بخشی از متن پاورپوینت حارثبن عبدالله :
حارث بن عبدالله همدانی
حارث بن عبدالله همْدانی, تابعی کوفی و از اصحاب حضرت علی علیهالسلام بود.
فهرست مندرجات
1 - مشخصات حارث بن عبدالله2 - خطا در تطبق حارث اعور در منابع
3 - قبیله حارث
4 - قبیله همدان
5 - حارث از تابعین کوفه
6 - حارث ناقل احادیث ائمه
7 - حارث از اصحاب خاص امام علی
8 - ابراز محبت حارث به حضرت علی و پاسخ حضرت
9 - وثاقت حارث
10 - دیدگاهها در مورد حارث
10.1 - دیدگاه عامر بن شراحیل
10.2 - دیدگاه ابن عبد البر
10.3 - دیدگاه ذهبی
11 - درجه علمی حارث
12 - سخنان مبهم نقل شده از حارث از یادگیری قرآن
12.1 - رفع ابهام از سخنان حارث
13 - کتاب و صحیفه حارث
14 - تعدّد روایات نقل شده از حارث در منابع
14.1 - فهرست منابع حدیثی از روایات حارث
14.2 - فهرست راویان حدیث از حارث
15 - مبارزات سیاسی حارث
16 - تاریخ درگذشت حارث
17 - وصیت حارث
18 - خاندان و فرزندان حارث
18.1 - عبدالرحمان بن حارث
18.2 - سعید بن عمرو
18.3 - حارث بن محمدبن حارث
18.4 - شیخبهائی و پدر ایشان
19 - منابع جهت مطالعه
20 - پانویس
21 - منبع
مشخصات حارث بن عبدالله
نَسَب کامل وی حارث بن عبداللهبن کعب بن اسدبن خالد (یخلُد)بن حوث است.
[1] ابن سعد, ج6, ص168.
[2] طبری, ص662.
نام او را حرث نیز ضبط کردهاند.[3] ابن حنبل, مسندالامام احمدبن حنبل ج1, ص91.
[4] ابن حنبل, مسندالامام احمدبن حنبل ج1, ص107.
[5] ابن حنبل, مسندالامام احمدبن حنبل ج1, ص133.
[6] ابن حنبل, مسندالامام احمدبن حنبل ج1, ص464.
[7] محمدبن ادریس شافعی, الامّ ج7, ص14, که از حرث اعور نام برده اما او را مجهول خوانده است.
[8] مسلمبن حجاج, کتاب الکنی, ص116.
[9] شوشتری, قاموسالرجال, ج3, ص11ـ13.
در برخی منابع نام پدر وی عبید آمده است.[10] بخاری, کتاب التاریخ الکبیر, ج2, ص273.
[11] بخاری, التاریخ الصغیر, ج1, ص184.
[12] ابن ابی حاتم, کتاب الجرح و التعدیل ج3, ص73.
کنیه حارث, ابوزهیر بود.
[13] یحییبن معین, تاریخ یحییبن معین, روایه عباسبن محمدبن حاتم دوری ج1, ص218.
[14] بخاری, کتاب التاریخ الکبیر, ج2, ص273.
[15] مسلمبن حجاج, کتاب الکنی, ص116.
چون فقط یک چشم داشت به اَعوَر شهرت یافت.
[16] سمعانی, ج1, ص192.
خطا در تطبق حارث اعور در منابع
در منابع, گاه از حارث اعور, بدون ذکر نام پدرش, یاد شده که موجب گردیده است برخی رجالیان او را حارث بن قیس, برخی حارث بن عبدالله و برخی حارث بن غیث بدانند, هر چند که به ظن قوی حارث اعور همان حارث بن عبدالله اعور است.
[17] عبدالله مامقانی, تنقیحالمقال فی علمالرجال ج17, ص50ـ60.
[18] شوشتری, قاموسالرجال, ج3, ص13.
[19] شوشتری, قاموسالرجال, ج3, ص47ـ48.
[20] علامه حلّی, خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال ص122123.
[21] تفرشی, نقدالرجال ج1, ص381.
[22] تفرشی, نقدالرجال ج1, ص388 389.
[23] عنایهالله قهپائی, مجمعالرجال ج2, ص68.
[24] امین, ج4, ص301.
قبیله حارث
حارث به شاخه حوث از قبیله هَمدان منسوب است.
[25] ابن کلبی, نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر ج2, ص251.
[26] ابن سعد, ج6, ص168.
[27] طبری, ص662.
[28] شوشتری, قاموسالرجال, ج3, ص14.
[29] بخاری, التاریخ الصغیر, ج1, ص184.
[30] یوسف بن عبدالرحمان مِزّی, تهذیب الکمال فی اسما الرجال, ج5, ص245.
برخی نیز او را خارَفی( خارِفی )دانستهاند,[31] بخاری, کتاب التاریخ الکبیر, ج1, قسم2, ص273.
[32] سمعانی, ج2, ص305.
[33] ابن ابی حاتم, کتاب الجرح و التعدیل ج3, ص73.
[34] یوسف بن عبدالرحمان مِزّی, تهذیب الکمال فی اسما الرجال, ج5, ص244.
که ظاهرآ تصحیف حوثی است[35] شوشتری, قاموسالرجال, ج3, ص11.
[36] Hossein Modarressi Tabataba"i, Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite, ج1, ص45.
چه, خارف تیره دیگری از قبیله همدان است.[37] ابن کلبی, نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر ج2, ص251.
نسبت خارفی در برخی منابع رجالی شیعی به حالقی یا حالفی تصحیف شده است.[38] محمد بن حسن طوسی, رجال الطوسی ص60.
[39] خوئی, ج4, ص210.
مزّی[40] یوسف بن عبدالرحمان مِزّی, تهذیب الکمال فی اسما الرجال, ج5, ص245.
به خطا, از یحییبن معین نقل کرده است که برخی اصل حارث را نه از همْدان بلکه از ایران میدانستند, زیرا در تاریخ یحیی بن معین[41] یحیی بن معین, تاریخ یحییبن معین, روایه عباسبن محمدبن حاتم دوری ج1, ص359.
این مطلب درباره مُرّه همدانی گفته شده است. مدرسی طباطبائی[42] Hossein Modarressi Tabataba"i, Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite, ج1, ص45.
نیز, بر مبنای همین خطا, چنین نتیجه گرفته که ذکر حارث در کتاب تاریخ جرجان حمزهبن یوسف سهمی[43] حمزه بن یوسف سهمی, تاریخ جرجان ص200.
با نسبت جرجانی, تحریف نسب او (حوثی) بوده است.قبیله همدان
قبیله همدان از قبایل یمنی بودند که پس از تأسیس شهر کوفه در سال 17 هجری به این شهر کوچانده شدند و در آنجا سکنا گزیدند؛
[44] سمعانی, ج5, ص647.
[45] علی سامی نشار, نشأه الفکر الفلسفی فی الاسلام, ج3, ص217.
ازاینرو, تا پیش از این زمان, اطلاعی از سوانح حیات حارث در اختیار نداریم.حارث از تابعین کوفه
ابن سعد
[46] ابن سعد, ج6, ص168.
نام حارث را در طبقه نخست تابعین کوفه آورده است.حارث ناقل احادیث ائمه
حارث از امیر مؤمنان علی علیهالسلام, عبدالله بن مسعود و زیدبن ثابت حدیث نقل کرده است.
[47] یوسف بن عبدالرحمان مِزّی, تهذیب الکمال فی اسما الرجال, ج5, ص245.
ابواسحاق سَبیعی همْدانی, ضحاکبن مزاحم, عامر شَعْبی, عطا بن ابیرباح و سعیدبن عمرو (برادرزاده حارث) از او حدیث نقل کردهاند.[48] یوسف بن عبدالرحمان مِزّی, تهذیب الکمال فی اسما الرجال, ج5, ص245.
در منابع اهل سنت گفته شده است که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام از حارث اعور درباره احادیث پدرشان سؤال میکردند.
[49] ابن سعد, ج6, ص168.
[50] طبری, ص662ـ663.
[51] ابن ابی حاتم, کتاب الجرح و التعدیل ج3, ص79.
[52] حمزه بن یوسف سهمی, تاریخ جرجان ص559.
ابن شاذان[53] ابن شاذان, الایضاح ص468470.
به نقد این گزارشها پرداخته است. بهعلاوه, طوسی[54] محمد بن حسن طوسی, رجال الطوسی ص91-94.
نام حارث را در میان اصحاب امام حسن علیهالسلام نیز آورده است. در تفسیر فرات کوفی[55] فراتبن ابراهیم کوفی, تفسیر فرات الکوفی ص563.
نیز روایتی از وی به نقل از امام حسین علیهالسلام آمده است.حارث از اصحاب خاص امام علی
حارث از اصحاب خاص امام علی علیهالسلام
[56] احمدبن محمد برقی, کتاب الرجال ص4.
[57] محمد بن حسن طوسی, رجال الطوسی ص60.
و از نخستین بیعت کنندگان با وی در مدینه بوده[58] طبری, ص662.
[59] محمدبن محمدمفید, الجمل و النُصره لسید العتره فی حرب البصره ص109.
و آن حضرت وی را در زمره ده یار معتمد خود برشمرده است.[60] ابن طاووس, کشف المَحَجَّه لثمره المُهْجَه ص174.
ابن قتیبه[61] ابن قتیبه, المعارف ص624.
نیز نام حارث را در صدر اسامی شیعیان آورده است. از او به عنوان پرچمْدارِ (صاحب رایه) علی علیهالسلام نیز یاد شده است.[62] حمزه بن یوسف سهمی, تاریخ جرجان ص200.
[63] موفقبن احمد اخطب خوارزم, المناقب ص89.
همچنین گفتهاند که حضرت علی هنگام فرا خواندن لشکریان خود, از حارث میخواست که آنان را فرا بخواند.
[64] نصربن مزاحم, وقعه صفّین ص121.
[65] نصربن مزاحم, وقعه صفّین ص143.
[66] احمدبن یحیی بلاذری, انساب الاشراف ج2, ص205.
[67] احمدبن یحیی بلاذری, انساب الاشراف ج2, ص344.
[68] ابن اعثم کوفی, کتاب الفتوح ج2, ص544.
ابراز محبت حارث به حضرت علی و پاسخ حضرت
حارث محبت و علاقه ویژهای به علی علیهالسلام داشته
[69] ابن عبد البر, جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله ج2, ص387.
تا جایی که ابن حِبّان[70] ابنحِبّان, کتاب المجروحین من المحدثین و الضعفا و المتروکین ج1, ص222.
او را از شیعیان تندرو دانسته است. در منابع شیعی گزارش گفتگوی وی و علی علیهالسلام در این باره نقل شده است.[71] محمدبن محمدمفید, کتاب الامالی ص 37.
[72] محمد بن حسن طوسی, الامالی ص625ـ627.
براساس روایتی, حارث محبت و شیفتگی فراوان خود را به حضرت علی ابراز کرده و حضرت نیز در پاسخ فرموده است: (هر بندهای که مرا دوست داشته باشد در هنگام مرگ مرا به گونهای که دوست دارد, میبیند و کسی که مرا دشمن بدارد, در هنگام مرگ مرا به گونهای که دوست ندارد, میبیند).
[73] محمدبن عمر کشی, اختیار معرفه الرجال, (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص88ـ89.
[74] ابن شهر آشوب, مناقب آلابیطالب ج3, ص258.
[75] سعیدبن هبهالله قطب راوندی, الدعوات ص249.
[76] ابن بابویه, کتاب الخصال ج1, ص334335.
[77] محمدبن محمدمفید, کتاب الامالی ص271.
[78] محمد بن حسن طوسی, الامالی ص34.
[79] محمد بن حسن طوسی, الامالی ص48.
سیداسماعیلبن محمد حِمیری این مضمون را به شعر درآورده است.[80] اسماعیلبن محمد حمیری, دیوان ص327ـ328.
[81] محمدبن محمدمفید, کتاب الامالی ص7.
[82] محمد بن حسن طوسی, الامالی ص627.
این روایت و ابیات (سیدحمیری) در میان شیعیان رواج بسیاری دارد و در موضوع دیدار شیعیان با امیرالمؤمنین و اهل بیت علیهمالسلام به هنگام احتضار, به آن استشهاد میشود.
[83] محمدبن محمدمفید, اوائل المقالات ص73ـ74.
[84] علیبن حسین علمالهدی, رسائل الشریف المرتضی ج3, ص133ـ134.
[85] ابن ابی الحدید, شرح نهجالبلاغه ج1, ص299.
[86] حسنبن سلیمان حلّی, المحتضر ص29-31.
وثاقت حارث
برخی منابع رجالی اهل سنت, حارث را در شمار ثقات آوردهاند,
[87] معین, تاریخ یحییبن معین, روایه عباسبن محمدبن حاتم دوری ج1, ص265.
[88] یحییبن معین, تاریخ عثمانبن سعید الدارمی ص90.
[89] احمدبن عبدالله عجلی, معرفهالثقات ج1, ص278.
[90] ابن شاهین, تاریخ أسما الثقات ص71ـ72.
[91] یحییبن معین, تاریخ عثمانبن سعید الدارمی ص91, که دارمی ازتغییر رأی یحییبن معین درباره حارث خبر داده است.
اما برخی وی را ضعیف دانسته و در وثاقتش تردید کردهاند.[92] ابن سعد, ج6, ص168.
[93] بخاری, کتاب الضعفا الصغیر, ص32.
[94] احمدبن علی نسائی, کتاب الضعفا و المتروکین ص77.
[95] ابوزُرعه رازی, کتاب الضعفا ص606.
[96] ابن ابی حاتم, کتاب الجرح و التعدیل ج1, ص78ـ79.
[97] علیبن عمر دارقطنی, کتاب الضُعفا و المتروکین ص153.
[98] ابن جوزی, کتاب الضعفا و المتروکین ج1, ص181ـ182.
دیدگاهها در مورد حارث
دیدگاه عامر بن شراحیل
مهمترین عامل جرح حارث, عبارات عامربن شراحیل شعبی, تابعی معاصر حارث, است که با اینکه از حارث روایت کرده, تأکید نموده که وی کذاب است.
[99] بخاری, کتاب التاریخ الکبیر, ج3, قسم2, ص482.
[100] محمدبن اسماعیل بخاری, التاریخ الصغیر ج1, ص183-184.
[101] محمدبن عمرو عقیلی, کتاب الضعفا الکبیر سفر1, ص208.
[102] محمدبن احمد ذهبی, میزانالاعتدال فی نقدالرجال ج1, ص435.
چنانکه گفته شده بخاری و مسلمبن حجاج, به دلیل طعن شعبی بر حارث, روایات او را نیاوردهاند.[103] ابن خلکان, ج2, ص339.
درباره اینگونه اظهارنظرهای شعبی و در عین حال نقل روایت او از حارث, توجیهاتی آوردهاند, از جمله اینکه حارث در نقل دروغ نمیگفته بلکه (عقاید نادرست) داشته
[104] ابن شاهین, تاریخ أسما الثقات ص72.
[105] حمزه بن یوسف سهمی, تاریخ جرجان ص200.
یا اینکه در سخنان روزمره دروغ میگفته اما در نقل حدیث راستگو بود[106] محمدبن عبدالله خطیب عمری, الإکمال فی اسما الرجال ص179.
یا اینکه به سهو دروغ میگفته است نه به عمد.[107] محمدبن احمد ذهبی, سیر اعلام النبلا ج4, ص153.
گفتنی است که شعبی, عثمانی مذهب و با عقیده به امامت علی علیهالسلام و حتی موالات آن حضرت مخالف بوده است.
[108] محمدبن عمر کشی, اختیار معرفه الرجال, (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص89.
[109] محمد بن جریر طبری آملی, المسترشد فی امامه امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسلام ص95.
[110] محمدبن محمدمفید, الفصول المختاره ص216217.
دیدگاه ابن عبد البر
ابن عبد البر
[111] ابن عبد البر, جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله ج2, ص387.
تصریح کرده که از حارث دروغی گزارش نشده است, اما وی به سبب محبت شدیدش به حضرت علی و تفضیل او بر دیگران, مورد ملامت بوده و از همینرو شعبی او را تکذیب کرده, چرا که شعبی معتقد به تفضیل ابوبکر بوده و او را اولین ایمان آورنده به پیامبر اکرم میدانسته است. عبدالعزیزبن محمد حسینی غماری, از علمای معاصر مراکش, دو کتاب الباحث عن علل الطعن فی الحارث (قم 1420) و بیان نَکث الناکِث المُتَعَدی بتضعیف الحارث (قم 1420) را در اثبات وثاقت حارث اعور و رد شبهات وارد شده در این باره نگاشته است.دیدگاه ذهبی
ذهبی
[112] محمدبن احمد ذهبی, سیر اعلام النبلا ج4, ص152.
[113] محمدبن احمد ذهبی, میزانالاعتدال فی نقدالرجال ج1, ص437.
از حارث با عناوینی چون علامه, فقیه, امام و کثیرالعلم یاد کرده است.[114] یوسف بن عبدالرحمان مِزّی, تهذیب الکمال فی اسما الرجال ج5, ص252.
درجه علمی حارث
حارث را حاذق در علم حساب و نیز فرایض (نحوه محاسبه و تقسیم ترکه میت میان ورثه) دانسته
[115] ابن عساکر, تاریخ مدینه دمشق ج24, ص100.
[116] یوسف بن عبدالرحمان مِزّی, تهذیب الکمال فی اسما الرجال ج5, ص249.
[117] یوسف بن عبدالرحمان مِزّی, تهذیب الکمال فی اسما الرجال ج5, ص252.
و حافظهاش را ستودهاند.[118] ابن شاهین, تاریخ أسما الثقات ص71ـ72.
یعقوبی
[119] یعقوبی, تاریخ ج2, ص214.
او را در زمره اصحاب دانشمند علی علیهالسلام برشمرده و ابنسیرین او را در شمار پنج عالم و فقیه سرشناس کوفه نامبرده است.[120] محمدبن خلف وکیع, اخبارالقضاه ص380.
[121] ابن عدی, الکامل فی ضعفا الرجال ج2, ص186.
[122] یوسف بن عبدالرحمان مِزّی, تهذیب الکمال فی اسما الرجال ج5, ص252.
همچنین او را از اصحاب ابن مسعود دانستهاند.[123] یحییبن معین, تاریخ یحییبن معین, روایه عباسبن محمدبن حاتم دوری ج1, ص220.
[124] بخاری, التاریخ الصغیر, ج1, ص176.
[125] محمدبن احمد ذهبی, میزانالاعتدال فی نقدالرجال ج1, ص437.
سخنان مبهم نقل شده از حارث از یادگیری قرآن
عباراتی مبهم از حارث درباره یادگیری قرآن نقل شده است, مانند اینکه (من قرآن را در سه سال و وحی را در دو سال آموختم) (تعلّمت القرآن فی ثلاث سنین و الوحی فی سنتین؛
[126] مسلمبن حجاج, الجامع الصحیح, ج1, ص15.
[127] یوسف بن عبدالرحمان مِزّی, تهذیب الکمال فی اسما الرجال ج5, ص247.
). یا در پاسخ به کسی که گفته بود قرآن را در دو سال آموخته است, گفته بود: (قرآن آسان است, وحی دشوارتر است) (القرآن هَینٌ, الوحیُ اَشدُّ؛[128] مسلمبن حجاج, الجامع الصحیح, ج1, ص14ـ15.
).رفع ابهام از سخنان حارث
این عبارت, به سبب ابهام, در کتابهای غریبالحدیث بررسی و از آن تفاسیر مختلفی شده است. برخی مقصود از قرآن را قرائت قرآن و مقصود از وحی را کتابت آن دانستهاند,
[129] محمودبن عمر زمخشری, الفائق فی غریب الحدیث ج 3, ص90.
[130] ابناثیر, النهایه فی غریب الحدیث و الاثر ذیل (وحی).
[131] یحییبن شرف نووی, صحیح مسلم بشرح النووی ج1, ص99.
, اما شوشتری[132] محمد تقی شوشتری, قاموسالرجال ج3, ص40.
مراد از وحی را تفسیر و شأن نزول آیات قرآن, و سیدمحسن امین[133] سیدمحسن امین ج4, ص367.
وحی را حدیث معنا کردهاند.کتاب و صحیفه حارث
حارث اعور احادیث و خطبههای امیرمؤمنان را مکتوب میکرده است.
[134] کلینی, ج1, ص141.
[135] ابن بابویه, التوحید ص3134.
به نوشته شوشتری,[136] محمد تقی شوشتری, بَهجالصباغه فی شرح نهجالبلاغه, ج1 , ص6.
او نخستین گردآورنده خطبههای امام علی علیهالسلام است. در گزارشی آمده است که حارث به تشویق حضرت علی اوراقی خرید و پس از آن, علوم و احادیث بسیاری از آن حضرت در آن نوشت. در منابع از حارث به عنوان صاحب کتب یاد شده و به کتاب[137] ر.ک: ابن حنبل, الجامع فی العلل و المعرفه, ج2, ص257.
[138] محمدبن عمرو عقیلی, کتاب الضعفا الکبیر سفر3, ص58.
[139] ابن ابی حاتم, کتاب الجرح و التعدیل ج6, ص26.
یا صحیفه[140] سلیمانبن اشعث ابوداوود, سؤالات أبیعبید الآجری أباداود سلیمانبن الأشعث السجستانی ج2, ص145.
حارث اشاره شده است.تعدّد روایات نقل شده از حارث در منابع
روایات بسیاری به نقل از وی در کتابهای شیعه و اهل سنّت آمده است. این روایات, که عمومآ به نقل از علی علیهالسلام است, موضوعات و مباحث مختلف اعتقادی, احکام فقهی, تفسیر و اخلاق را در برمیگیرد.
فهرست منابع حدیثی از روایات حارث
مدرسی طباطبائی
[141] Hossein Modarressi Tabataba"i, Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج1, ص46ـ57.
فهرستی از منابعی را که روایات حارث در آنها نقل شده, فراهم آورده است.علاوه بر مُسنَد ابن حنبل و سنن دارِمی, در چهار کتاب از کتب ششگانه اهل سنّت از وی حدیث نقل شده است.[142] Hossein Modarressi Tabataba"i, Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج1, ص46ـ57.
[143] بن عبدالرحمان مِزّی, تهذیب الکمال فی اسما الرجال, ج5, ص253.
کتاب المسائل التی أخبر بها أمیرالمؤمنین الیهودی نیز به حارث اعور منسوب است. به گفته طوسی,
[144] محمد بن حسن طوسی, فهرست کتب الشیعه و اصولهم و اسما المصنفین و اصحاب الاصول ص319.
عمروبن میمون مطالب این کتاب را به واسطه ابواسحاق سَبیعی از حارث از علی علیهالسلام نقل کرده است. متن این رساله را ابنبابویه با سندی دیگر در کتاب الخصال[145] ابن بابویه, کتاب الخصال ج2, ص364ـ382.
آورده است. در این رساله, ماجرای پرسش سرکرده یهودیان از علی علیهالسلام درباره اینکه آیا وی وصی پیامبر اکرم است, آمده و این وصایت و شرایط و مراحل آن اثبات شده است.[146] Hossein Modarressi Tabataba"i, Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج1, ص59, که این کتاب را یک جزوه تبلیغی شیعی متعلق به اواخر دوران اموی تلقی کرده است.
فهرست راویان حدیث از حارث
مهمترین راوی حارث اعور, ابواسحاق سبیعی است. به گفته ابن حنبل, ابواسحاق پس از درگذشت حارث با بیوه او ازدواج کرد و به این ترتیب به کتابها و نوشتههای حدیثی حارث دست یافت؛
[147] محمدبن احمد ذهبی, سیر اعلام النبلا ج5, ص398.
[148] محمدبن احمد ذهبی, تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام ج3, ص474.
از همینرو در منابع اهل سنّت آمده که ابواسحاق فقط چهار روایت از حارث شنیده[149] بخاری, التاریخ الصغیر, ج1, ص184.
[150] سلیمانبن اشعث ابوداوود, سؤالات أبیعبید الآجری أباداود سلیمانبن الأشعث السجستانی ص31.
[151] ابن ابی حاتم, کتاب الجرح و التعدیل ج1, ص132.
[152] ابن ابی حاتم, کتاب الجرح و التعدیل ج1, ص148.
و بقیه را از نگاشتههای او نقل کرده است,[153] احمدبن عبدالله عجلی, معرفهالثقات ج2, ص179.
[154] برای فهرستی از روایات او از حارث رجوع کنید به یوسف ازبک, مسند علیبن ابیطالب رضیاللهعنه, خَرَّجَ احادیثهُ علیرضابن عبداللهبن علیرضا ج1, ص305ـ428.
همچنانکه روایات خِلاس بن عمرو هَجَری[155] یوسف ازبک, مسند علیبن ابیطالب رضیاللهعنه ج2, ص849ـ863.
و عبدالاعلی بن عامر ثعلبی[156] یوسف ازبک, مسند علیبن ابیطالب رضیاللهعنه ج5, ص1967ـ1976.
از امام علی علیهالسلام را برگرفته از کتاب حارث میدانند.[157] ابن حنبل, الجامع فی العلل و معرفهالرجال.
[158] سلیمانبن اشعث ابوداوود, سؤالات أبیعبید الآجری أباداود سلیمانبن الأشعث السجستانی ج2, ص145.
[159] محمدبن عمرو عقیلی, کتاب الضعفا الکبیر سفر3, ص58.
[160] ابن ابی حاتم, کتاب الجرح و التعدیل ج6, ص26.
در شماری از روایات, ابواسحاق سبیعی به واسطه دیگران از حارث روایت کرده که حاکی از شفاهی بودن است نه نقل از کتاب حارث.
[161] برای نمونه رجوع کنید به محمد بن ادریس شافعی, الامّ ج7, ص199.
[162] عبدالرزاق بن همام صنعانی, المصنَّف ج4, ص256.
[163] عبدالرزاق بن همام صنعانی, المصنَّف ج4, ص282.
[164] محمدبن عمرو عقیلی, کتاب الضعفا الکبیر سفر4, ص11.
سلسله سند (ابواسحاق از حارث از علی علیهالسلام) زنجیره حدیثی مشهوری است که برخی جاعلان, خصوصآ عثمانیه در مناظرات فرقهای خود با شیعیان, از این شهرت سود جسته و مطالب مجعول خود را با آن رواج دادهاند.[165] Hossein Modarressi Tabataba"i, Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج1, ص57-58.
بهجز سبیعی, راویان بسیاری از طریق حارث روایات امام علی را شنیدهاند, که از آن جملهاند ابراهیم بن یزید نخعی و سعیدبن فیروز ابوالبختری.
[166] برای فهرست کامل این راویان و روایات آنان رجوع کنید به یوسف ازبک, مسند علیبن ابیطالب رضیاللهعنه ج1, ص305ـ432.
[167] برای فهرست کامل این راویان و روایات آنان رجوع کنید به یوسف ازبک, مسند علیبن ابیطالب رضیاللهعنه ج2, ص433ـ467.
مبارزات سیاسی حارث
حارث در دوران خلافت عثمانبن عفّان (23ـ35), مبارزات سیاسی گستردهای داشته است. وی از اعضای گروه قرّا در کوفه بهشمار میآمد که به سرکردگی مالک اشتر نخعی با سعید بن عاص (عامل عثمان در کوفه) مخالفت میکردند.
[168] احمدبن یحیی بلاذری, انساب الاشراف ج5, ص150.
آنان بر سعیدبن عاص شوریدند و به مدینه رفتند و از عثمان خواستار عزل وی شدند.[169] ابن سعد, ج5, ص32ـ33.
[170] ابن اعثم کوفی, کتاب الفتوح ج2, ص386.
همین مخالفتها موجب شد که عثمان آنان را به شام تبعید کند.[171] ابن اعثم کوفی, کتاب الفتوح ج2, ص386.
[172] درباره حوادثی که در شام برای آنان رخ داد رجوع کنید به احمدبن یحیی بلاذری, انساب الاشراف ج5, ص154ـ155.
با این همه, او در وقایعی که به قتل عثمان انجامید نیز در مدینه حضور داشت.[173] محمدبن محمدمفید, الجمل و النُصره لسید العتره فی حرب البصره ص109.
تاریخ درگذشت حارث
حارث اعور در سال 65, در دوران عبداللهبن زبیر, در کوفه درگذشت.
[174] ابن سعد, ج6, ص169.
[175] طبری, ص663.
[176] مسعودی, مروج ج3, ص297, که درگذشت او را سال 66 و همزمان با قیام توّابین ذکر کرده است.
وصیت حارث
بنابه وصیت حارث, عبداللهبن یزید خطمی (عامل ابنزبیر در کوفه) بر پیکر وی نماز گزارد؛
[177] ابن سعد, ج6, ص169.
[178] بخاری, التاریخ الصغیر, ج1, ص183.
[179] طبری, ص663.
این امر میتواند حاکی از همراهی حارث با زبیریان و اعتراض او به امویان باشد.خاندان و فرزندان حارث
از خاندان و فرزندان حارث اطلاع چندانی در دست نیست.
عبدالرحمان بن حارث
ابن عساکر,
[